در میان کوچه و خیابانهای شلوغ تهران، در میان همهمه جمعیت، محله قدیمیای در مرکز این شهر وجود دارد با کوچههای تنگ و خانههای کوچکی که در مقابل ساختمانهای تازه قد علم کرده کمتر به چشم میآیند.
بیشتر خانهها دو طبقه هستند، رفت و آمد به اینجا زیاد است، وارد یکی از خیابانهای فرعی خیابان جمهوری که میشوی انبوهی از کسبوکار را میبینی؛ «آموزش کشتیرانی»، «مرکز ترک اعتیاد»، «آژانس کرایه اتومبیل»، «آجیلفروشی»، «لباسفروشی» و بسیاری دیگر از شغلها.
در انتهای این خیابان کوچک، کوچهای وجود دارد به پهنای حدود چهار متر که در یک طرف آن ماشینها با فاصلههای کم از یکدیگر پارک شدهاند.
در این کوچه همه مدل خانه پیدا میشود. خانههایی با نماهای مختلف آجری، سنگی و البته سیمانی. در انتهای این کوچه اما ساختمانی قدیمی، با در شیشهای بیشتر از هر خانهای خودنمایی میکند.خانهای که شباهت زیادی به مسافرخانههای قدیمی دارد، با شیشههای دودی که باعث میشود گرد و غبار و کثیفی کمتر دیده شود.
وارد ساختمان که میشوی، در داخل راهرو میز و صندلی وجود دارد که جایگاه نگهبان ساختمان است. چند قدم که برداری، کفپوشی از سرامیکهای سفید میبینی. نیمی از دیوارهای قدیمی را با کاشی پوشاندهاند و نیمی دیگر را رنگ زدهاند تا شاید بتوانند آن را کمی نوتر جلوه دهند اما با این حال قدمتش بیش از 30 سال به نظر میرسد.
کمی جلوتر اولین در را که میبینی، اتاقی است که شاید دفتر کار و شاید محل سکونت خانوادهای باشد، پنج اتاق دیگر در طبقه همکف به چشم میخورد، در انتهای راهرو یک فرورفتگی وجود دارد. مساحتش حدوداً 1/5 در 1/5 متر به نظر میرسد که در آن یک گاز چهار شعله قرار گرفته که برای این شش اتاق حکم آشپزخانه را دارد. یعنی این اتاقها نه تنها آشپزخانهای مجزا، بلکه گازی هم که به تعداد آنها شعله داشته باشد ندارند، در کنار این آشپزخانه، دری دیگر دیده میشود که چند سرویس بهداشتی در آن قرار دارد. سرویسهای بهداشتی که شاید باید جای آنها در اتاقها باشد اما چون اتاقی از این امکان برخوردار نیست در راهرو سرویسهای بهداشتی مشاع ساختهاند.
از پلههای آهنی که با فرشهای قرمزی که دیگر به سیاهی میزنند پوشانده شده است بالا میروی. وقتی به طبقه دوم که شباهت زیادی به طبقه پایین دارد میرسی، وارد اتاق سوم که میشوی، بوی کهنگی بیش از پیش به مشامت میرسد. انگار راهی برای ورود و خروج هوا وجود ندارد، اما در انتهای آن پنجره کوچکی دیده میشود، به سمت انتهای اتاق که حرکت میکنی، یک قدم، دو قدم، سه قدم که برمیداری، قدم چهارم نیمه میماند. پایت به دیوار میخورد، این است طول این اتاق ساختمان درِ شیشهای یکی از خیابانهای فرعی جمهوری.
عرض اتاق هم تقریباً نصف طول آن است، به هر حال پنجره را باز میکنی، نمایی که میتوانی از بیرون داشته باشی، تنها دیوار سیمانی ساختمان کناری است که فاصلهاش تا پنجره حدود یک متر است، اما پنجره تاثیر چندانی در رد و بدل کردن هوا ندارد.با این حال این واحد اجارهای گویی وضعیت بهتری نسبت به واحدهای طبقه پایین دارد. چرا که حداقل از امکان سرویس بهداشتی برخوردار است. سرویس بهداشتی، تخت یکنفره، فرش کهنه و تلویزیون قدیمی تنها دارایی این اتاق است.
اما همین چند متر فضای کوچک در پایتخت ارزش قابل توجهی دارد. 15 میلیون تومان رهن برای همین اتاق 12 متری. البته اتاق دیگری با همین متراژ وجود دارد که به دلیل نداشتن سرویس بهداشتی جداگانه، 10 میلیون تومان رهن کامل قیمتگذاری شده است.
برای دیدن اتاق بعدی به طبقه سوم که آخرین طبقه ساختمان است میروی، این طبقه نیز مانند دو طبقه پایینی شش اتاق دارد، وارد اتاق 12متری دیگری میشوی، این اتاق نیز شبیه اتاق پایینی است، تنها تفاوتش این است که نه از فرش خبری است و نه از تلویزیون، تنها دو تخت یکنفره در اتاق قرار گرفته است.
چه کسانی در این واحدها زندگی میکنند؟ نگهبان ساختمان میگوید: «در این واحدها افراد بسیار محترمی زندگی میکنند و البته بعضی هم اینجا را دفتر کار خود کردهاند اما اینجا جای ساکتی است و کسی، به کسی کاری ندارد، خیالت راحت.» (ساره ناصری/اقتصادنیوز)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد